اوضاع در کشور برادر یمن چه در میان مدت و چه در بلند مدت نشان دهنده یک وضعیت بسیار پیچیده و خطرناک چه در صحنه داخلی، مرزهای مشترک با کشورهای همجوار، و یا در سطح منطقه ای است.. این وضعیت حاصل اتحاد “ایدئولوژیک” حوثی ها با ایران از یک طرف، و همچنین بکارگیری سبک سنتی و منسوخ شده توسط حوثی ها در مدیریت داخلی کشور یمن است، که حاکم به شیوه های غیر متعارف برای گسترش قدرت خود و مدیریت امور مردم یمن پناه برده است، این سبک بویژه در مقطعی که حوثی ها خواهان چیرگی و تسلط بر امکانات کشور یمن و مردم آن تحت هر شرایطی دارند بیشتر آشکار می شود.
آنچه پر واضح است اینکه ایران از نابسامانی و وخیم تر شدن اوضاع در یمن نهایت سوء استفاده را کرده است. از آغاز درگیری بین حوثی ها و رئیس جمهور سابق یمن – مرحوم علی عبدالله صالح – و تمکین حوثی ها برای ورود به صنعا پایتخت یمن، تلاش حداکثری برای تضعیف مشروعیت عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور منتخب وقانونی مردم یمن، ارسال تجهیزات نظامی و اسلحه سنگین و پیشرفته به این کشور بحران زده، اعزام هزاران نفر از کارشناسان نظامی برای مدیریت بحران و پشتیبانی از حوثی ها در مقابله با نیروهای ائتلافی که پشتیبان دولت قانونی یمن هستند، تا تعیین و ارسال (حسن ایرلو) که یک نظامی خشن و خون آشام به شمار می رود، آن هم تحت پوشش سفیر جمهوری اسلامی ایران در صنعاء.
ایران با هژمونی خود نه تنها بر مناطق تحت نفود حوثی ها کنترل دارد، بلکه بر قدرت تصمیم گیری حوثی ها در امور کشور یمن چیره است و در واقع به یک معضل بزرگ در مسیر دستیابی و رسیدن به صلح در یمن و پایان درد و رنج و محنت مردم یمن تبدیل شده است.
با توجه به سایه ایران بر قدرت تصمیم گیری حوثی ها، وهمچنین رویای این کشور در راستای سیاستهای توسع طلبانه خود و کنترل آبراه بین المللی «باب المندب» به هدف چیرگی بر حرکت حمل و نقل دریایی در منطقه ای بسیار حساس از جهان؛ بعید می دانم که «مارتین گریفتس» نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور یمن، و«تیم لندرکینگ» نماینده ویژه امریکا در امور یمن ، به هرگونه راه حلی و لو حداقلی وقابل قبول میان طرفهای درگیر دست یابند.
همه و یا یکایک این واقعیتها سوالاتی مهم در پیشروی ناظران قرار می دهد از جمله:
چگونه کشور یمن از سیطره و دخالت ایران در امور داخلی خود آزاد شود؟
چه بهایی باید کشور یمن و مردم آن برای پیشرفت در مذاکرات و دستیابی به صلح پایدار به حوثی ها و پشتیبان آنها یعنی ایران بپردازند؟
چه تضمینی برای تأمین امنیت منطقه در آینده بویژه امنیت کشورهای همجوار یمن وجود دارد؟
به نظر نمی رسد برای این سه سوال مهم و سایر نگرانیها پاسخهای مشخص وجود داشته باشد و عدم پاسخ به آنها می تواند دلیل تداوم بحرانهای دشواری در بلند مدت، چه در صحنه داخلی یمن و چه در خارج از آن باشد، بحران هایی که آرامش و ثبات را تضعیف و یا از بین برده و اهمیت خلق وضعیت جدید، حساس وپیچیده ای بین یمن و همسایگان آن را آشکار می کند.
این سخن را از آن می گویم که بدرستی می دانم که چنانچه میانجیگران کارت یمن را از دست ایران نگیرند؛ وضعیت فوق العاده و آماده باش (نظامی) وعدم اعتماد چه در داخل یمن و چه در بین کشورهای همجوار آن ادامه خواهد داشت زیرا ایران هم اکنون چندین کارت منطقه ای در دست دارد از جمله کارت یمن- البته به لطف همکاری حوثی ها با آن- بنابرین تهران معتقد است که می تواند شرایط خود را بر کشورهای طرف برجام خصوصا در سایه رغبت کنونی امریکا برای بازگشت به برجام را تحمیل کند.
و مطمئناً مسئله دستیابی به توافق هسته ای جدید بین ایران و کشورهای 5+1 و نفوذ ایران در منطقه و به طور خاص در یمن ، در کوتاه مدت مانع رسیدن به هرگونه راه حل در یمن می شود بنابراین نشانه های بسیاری وجود دارند که حاکی از عدم تحقق صلح در کوتاه مدت هستند و این بدان معنی است که کشور یمن و مردم آن برای مدت طولانی رنج خواهند برد ، مگر اینکه همه کوتاه بیایند و هزینه های بزرگ بدهند والبته برای توقف جنگ وتحقق صلح در یمن نیاز به وجود انگیزه واقعی نزد میانیجیگران نیز داریم؟!
بنابراین بعید نیست که پیش شرطهای زیر به عنوان راه حلهای پیشنهادی (ایران) در مذاکراتی آتی بر میز مذاکرات قرار بگیرند:
1- حفظ یکپارچگی یمن همراه با تمکیین شرکای ایران یعنی چیرگی حوثیها بر مسند قدرت وکنترل کامل مرزهای زمینی و دریایی و هوایی.
2- بازگشت کنترل یمن به یمنیها چه در شمال و چه در جنوب همراه با دادن اختیارات لازم به حوثی ها در جنوب که به آنها و همچنین به پشتیبان آنها یعنی ایران امکان کنترل کامل مرزهای جنوبی بدهد.
3- برقراری نظامی جدید که حقوق همه یمنیها را در یمنی جدید و قوی بشناسد و البته ایران در آن دست بالایی خواهد داشت.
پر واضح است که این پیش شرطهای سه گانه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت حداقل شرایط مطلوب برای تحقق صلح در یمن وهمچنین امنیت همسایگان آن وامنیت حمل و نقل دریایی بین المللی نخواهند داشت.
این واقعیت وعلی رغم تلخی آن، اما به نظر می رسد که نشان دهنده تصویر واقعی یمن در مرحله آتی است. بدون شک تصویری تاریک خواهد بود. به خصوص با توجه به سازش ناپذیری ایران برای توقف سیاستهای توسعه طلبانه خود در منطقه، و اگر شرایط بین المللی به طور اساسی تغییر نکند و کشورهای بزرگ نقش جدی و فشرده ای برای کننترل رفتار ایران اعمال نکنند این سیاست ها می توانند ادامه پیدا کنند.
البته در افق نشانه هایی از بروز همفکری بین این قدرتها برای گذشت از منافع و دوری از سیاست های دوگانه و متقابل خود در منطقه وجود ندارد؛ تا خوشبین باشیم که بتوانیم به یک موضع مشترک و قوی در برابر ایران و ماجراجویی آن در منطقه و خارج از آن برسیم.
به طور خاص رقابت شدید قدرت ها در راستای تامین منافع خود چه در منطقه و چه خارج از آن هم اکنون به شدت جاری است. رقابت شدید میان امریکا و چین از یک طرف، و امریکا و روسیه از طرف دیگر. این کشورها سعی بر یارگیری از بین کشورهای منطقه و به ویژه ایران دارند، بنابرین ادامه این وضع رقابتی بین پنج کشور اصلی یعن مریکا ، روسیه ، چین ، انگلیس و فرانسه آنها را رودروی هم قرار می دهد و امکان توافق وتحقق صلح دائمی ، جامع و کامل در یمن را بسیار دشوار می کند.
از آن سوی شاهد تمایل و رغبت شدید و صادق عربستان سعودی و کشورهای ائتلاف برای رسیدن به صلح در یمن و ایجاد برون رفت از بحران و حل اختلافات وحفظ امنیت مردم و یکپارچگی یمن هستیم. در حقیقت سعودی موید هرگونه طرح صلحی است که ملت یمن بتواند تمامیت ارضی خود را حفظ و حاکمیت کامل خود را بدور از دخالت بیگانگان بر خاک کشورش اعمال کند، واین از آن جهت است که پادشاهی سعودی با ادامه سیاست سازنده و حکیمانه خود، هیچگونه چشمداشت ویا طمعی به خاک یمن یا خاک دیگران ندارد و کشور جاه طلب و توسعه طلبی نیز نیست، بلکه سعودی با تمام قدرت آماده مقابله با هر گونه تهدیدی است که ثبات و امنیت ملی آن را هدف قرار دهد. خواه این تهدید از جانب یمن و یا از جانب کشوری دیگر باشد. در ضمن یمنی ها بیش از دیگران بر این حقیقت واقفند که پادشاهی سعودی در گذشته به منظور اثبات حسن همجواری، برادری، تقویت روابط برادرانه به حکم همسایگی و وجود پیوندهای خونی؛امتیازات بی شماری به کشورشان داده است.
پادشاهی سعودی ابتكار صلح یمن را برای تسریع در روند صلح و خارج كردن یمن از بحران و پایان اوضاع دشوار آن کشور ارائه شده. این طرح به جهت برادری و همسایگی و رغبت شدید سعودی برای حمایت مردم یمن از فجایعی که در کمین این ملت نشسته اند پیشنهاد شد و به غیر از این ملت سعودی هیچگونه منفعتی خاصی ندارد.
در ضمن پادشاهی سعودی تحت هیچ شرایطی آماده پذیرش صلحی شکننده که عوامل تهدید را از بین نبرد و در سایه آن رفتارهای غیر مسئول و تهدیدات کنونی علیه تأسیسات حیاتی و اماکن غیر نظامی سعودی ادامه یابد.
سعودی با تمایل به حسن همجواری و دور نگه داشتن یمن از فجایع و بحران ها حتی اگر بالاترین سطح شکیبایی و استقامت را از خود نشان دهد؛ اما به هیچ وجه توافق شکننده ای که امنیتش را تهدید کند نمی پذیرد.
چنانچه طرف های پشتیبان روند صلح در یمن برای دستیابی به این امر جدی باشند ؛ پادشاهی سعودی پس از اطمینان از اینکه یمن از دخالت ایران در امور داخلی خود بدور است و خاک آن به پایگاه های نظامی وسکوهای خطرناک برای تهدید امنیت منطقه تبدیل نخواهد شد ،برای تحقق صلح در یمن از هیچگونه همکاری و پشتیبانی دریغ نخواهد کرد.